تـــــــــــــــربـــــــــــــــت دل
|
بسم الله الرحمن الرحیم آیه بیداری بخوان آقا جان من زنده شدم کنار مخروبه در آسمان دلم وصلت بار می آیم واژه هایم فرو می بارند بی دلیل بیا آقا جان.. زمانه دیگر واژه داغ تنهایی ندارد... فاصله در بین انگشتانم پیداست صف در صف ,اینجا حلاوتی دارد که به من وسعت می بخشد بی دلیل بیا آقا جان... چمن ها به پا ایستاده ند.. قصه هزار و یک شب دارد تمام می شود نسیم , نفس کم آورده است واژه هایم فرو می بارند بی دلیل بیا آقا جان دل نوشت:آدم های کنارم مثل جمعه می مانند,معلوم نمی کنند" فرد "هستند یا "زوج"پر از ایهامند.(ممنون از دوست خوبم رویا خمارلو) [ سه شنبه 91/1/8 ] [ 1:28 عصر ] [ بی واژه ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |