تـــــــــــــــربـــــــــــــــت دل
|
بسم الله ارحمن الرحیم
زبانم را بغض دارد پاره میکند...بازوانم کار نمی کند ,نمی توانم بنویسم برای مادرم....من که باشم که از آن مصیبت بنویسم... دلریزانه....همانطور که کلمه ای از دهانم بیرون نمی آید میروم.... میروم آنجا که قرار است مادر راهیم کند.... رخت ماتم گرفته تنم.......همین چند جمله برایم بس است..... مادر هر کاری کند اهل خانه هم یاد میگیرند...مثلا اگر مادر شهید شود... یا مولای اغیثتی... امروز مادر , من را راهیه سرزمین دیگری میکند....اگر قسمتمان شود میرویم و شما را هم یاد میکنیم... از همه پارسی بلاگی ها التماس دعا دارم....(خوش به حالت هور.....کربلایی....)
[ چهارشنبه 91/2/6 ] [ 10:33 صبح ] [ بی واژه ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |