سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تـــــــــــــــربـــــــــــــــت دل
 
قالب وبلاگ

بسم الله الرحمن الرحیم

دلم مثل سایه اش دنبالش میدوید انگار هنوز برایم زنده بود....

چیزی را می خواست به من بفهماند....

هر قدر من تند میرفتم او هم تند می آمد...

خسته شده بودم از سایه بانش....دلم آفتاب می خواست

سایه و آفتاب در هم آمیخته شده بود برگ ها جلوی پایم جولان میدادند و من سعی داشتم آن ها را لگد نکنم

اما او همه برگ ها را لگد میکرد انگار از خش خشش لذت میبرد....

نگاهم را که به سمت پایین بود طرفش انداختم...دیدم خودش بود....

نگاهم با افکار بزرگم که سایه آنها بر روی برگها افتاده بود...

به او گفتم : اما تو خود میدانی که نمی دانم انتهای نگاه تو به کجا می رسد...

بغض دل: امشب سایه ات را پیدا کردم در کنار ماه ,مگر تو همان نبودی که غروب کردی؟


[ چهارشنبه 91/2/20 ] [ 10:26 عصر ] [ بی واژه ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

سرمایه محبت زهـــــــــراست دین من من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم
موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 30
بازدید دیروز: 7
کل بازدیدها: 125766