تـــــــــــــــربـــــــــــــــت دل
|
بسم الله الرحمن الرحیم
وقتی مسیر قلبم نام تو را سیر می کند... وقتی از شب اول آمدنت دلشوره غریبی وجودم را میگیرد... وقتی تا عمق مشامم بوی اسپند و بخار چای و بوی قیمه هایت پر می شود ... وقتی چشمانم با آمدنت دور تا دور قرنیه اش کتیبه میبندد و اشک هایم روی شال عزایت آذین میبندد... آن وقت میفهمم تو آمدی...مثل همه ماه هایی که آمده بودی و من تو را نمیدیدم... ................ وقتی این در و آن در میزنم که کلاس های دانشگاه رو نروم و زودتر به هیئتت برسم... وقتی با مترو و ون و تاکسی و بی آر تی و موتور و.... هر وسیله ای شده سوار میشوم تا جایی برای نشستن در حسنیه ات پیدا کنم.... وقتی وارد حسینیه ات میشوم و حال و هوای عزا دارانت را میبینم... آن وقت میفهمم چه کرده ای با دلم , کعبه دلها... ................. وقتی روضه را می خواند و تازه دل ابریم زمزمه هایش شروع میشود و چراغ ها خاموش و یک دل پر از فریاد میشود... آن وقت تازه میفهمم روضه مقتل چیست و لهوف برای چه خوانده می شود.. السلام و علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین آسمانی : این بار آسمانی می نویسد ...با آمدن باران تو هم آمدی [ جمعه 91/8/26 ] [ 11:54 صبح ] [ بی واژه ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |